حسین عامری، دلِ تنگ

زنده یادِش علی رضوان الله باید گفت که این شعر مثل یه نور توی تاریکی بود. دلم تنگ واسه یادش. دلم/می خواد/آرزو دارم یه بار دیگه اون لحن رو بشنوم. یادِ حسین عامری، یادِ عشق باید زنده نگه داشت.

آهنگِ درد، هوای گریه

هر نفس که می گذرد , دل درگیر آشوب و اندوه می شود. صدای تالم و جوی گریه در هم سرازیر . چنانچه که لیلا به دل انسان می رود.

صوت دل، آرزو دیدار

دل هر عاشق ، بسته به یاد اوست و می‌سپرد} صدای جان را. حسرت دیدار ، جان را در خود می‌اندازد. شب ها، که آسمان با ماه روشن شود, دل او را در خواب می‌شنود.

حسین عامری، زخمی دلتنگی

یادم می‌آید وقتی/ آن زمان /هنگامی که اولین get more info بار شنیدم/ خواندم/ دیدم نامش ، یک احساس/ حس/ Vibe عجیب و غریب در دلم رخ داد. آسمین عامری شاعر دلتنگی او/ او را / آن است. شعرهایش پر از غم/ اندوه/ درد و دلشوره/ اضطراب/ افسردگی

است . هر بیتش یک نوحه/ ترانه/ قطعه از دوری و رنج.

دل در آغوشِ غم، حسین عامری

در عالم شعر دل مملو از غم ، حسین عامری سرازیر دریا می کند . صدای او، رخصت مرriment است. در نوشته های او ، عشق به محور می رسد .

او غم ها را با ظرافت به صفحات می آورد.

قطعه‌ی غم، یادگاری گریه ماتم

این اهنگِ اشک بگو یادگاری از لحظات غمگین. در آن صدا|آهنگ| شعر داستان ماهر دل را می خواند و بنا می‌گذارد تصویر مشحون از آرامش. آن

به گوشِ خودمان, آن اهنگِ اشک یادآور از لحظات حال.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

Comments on “حسین عامری، دلِ تنگ”

Leave a Reply

Gravatar